ارتقاء سطح استراتژی شبکه و پذیرش مدل کارخانه اتوماسیون

ارتقاء سطح استراتژی شبکه و پذیرش مدل کارخانه اتوماسیون

به گزارش پستیبانی شبکه، ارتقاء سطح استراتژی شبکه و پذیرش مدل کارخانه اتوماسیون. مدیران شبکه اتوماسیون را برای پشتیبانی از قابلیت‌های جدید و پیشرفته روی می‌آورند، اما به یک استراتژی فراگیر برای ایجاد تحول‌آفرین‌ترین تغییر نیاز دارند.

ماهیت شبکه همچنان توسط حرکت به سمت 5G، تقاضا برای اتصال سریعتر برای همسویی با نیروی کار هیبریدی، و تعداد فزاینده ای از برنامه های کاربردی دیجیتال در حال استقرار در سراسر سازمان ها هدایت می شود. علاوه بر این، با توجه به اینکه بسیاری از سازمان‌ها برنامه‌های داخلی خود را به فضای ابری انتقال می‌دهند و از مدل‌های CLI مرکزی به سمت رابط‌های مجازی‌سازی API محور تغییر می‌کنند، مدیران شبکه به دنبال سرمایه‌گذاری بیشتر در اتوماسیون برای پشتیبانی از قابلیت‌های جدید و پیشرفته هستند. به منظور به حداکثر رساندن واقعی مزایایی که می توان از اتوماسیون به دست آورد، سازمان ها به یک استراتژی فراگیر برای اجرای موثر برنامه های جدید و ایجاد تحول آفرین ترین تغییرات در کل سازمان نیاز دارند.

این استراتژی نه تنها باید شامل تغییر در رویکردهای خاص برای استقرار اتوماسیون باشد، بلکه باید یک تغییر در هدف نهایی را نیز شامل شود – این هدف، هدایت نتایج کسب و کار است، نه صرفاً کاهش تلاش دستی. در هدایت نتایج کسب و کار، اتخاذ یک “مدل کارخانه اتوماسیون” به عنوان بخش اصلی استراتژی می تواند سازمان ها را قادر سازد تا از دام های اتوماسیون موقت اجتناب کنند و روش های استقرار اتوماسیون را فراتر از انتخاب ابزار ساده گسترش دهند.

ابتکارات اتوماسیون هدفمند

وقتی از رویکرد اتوماسیون موقت دور می‌شویم، سازمان‌ها باید استراتژی‌های اتوماسیون همه جانبه را در اولویت قرار دهند و فراتر از انتخاب ابزار ساده حرکت کنند. سرمایه گذاری در یک ابزار اتوماسیون یک استراتژی نیست – یک عنصر استراتژی است. بنابراین، هنگام شکل‌گیری استراتژی برای حمایت از مدل کارخانه اتوماسیون، رهبری منصوب برای رسیدگی به حوزه‌های اصلی، که شامل افراد، فناوری، فرآیندها و معیارها می‌شود، مورد نیاز است.

به عنوان مثال، از جنبه “مردم”، استقرارهای مختلف احتمالاً موفقیت بیشتری خواهند داشت اگر توسط تیمی از مهندسان و توسعه دهندگان حرفه ای هدایت شوند که به خوبی در این سیستم های منحصر به فرد آشنا هستند. یک استراتژی اتوماسیون باید اجرای نرم افزار، ادغام و اتصال را نیز مورد توجه قرار دهد. با تمرکز بر قابلیت های فنی برای تعامل با حوزه های متعدد. با گنجاندن هر چهار عنصر به عنوان پایه و اساس یک استراتژی اتوماسیون، تیم ها هنگام استفاده از اتوماسیون در تمام عملیات های متصل به طور منظم در مقابل استفاده از آن بر اساس هوس، اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت.

البته، مهم است که فراتر از مرحله پیاده سازی یک استراتژی اتوماسیون گسترش داده شود تا چنین ابتکاراتی را در سراسر کسب و کار در بر گیرد – به جای اینکه فقط یک کاربر/مهندس برای یک کار منحصر به فرد باشد. برای موفقیت، کسب‌وکارها باید همه گروه‌ها و رهبران اجرایی را در تلاش برای انتقال به یک مدل اتوماسیون محور هماهنگ کنند.

این ممکن است شامل دور شدن از ایمیل‌ها، تعاملات دستی پایگاه‌داده، و صفحات گسترده و به سمت پلتفرم‌های فعال‌سازی خودکار باشد که می‌توانند برای جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل، تبدیل و مهندسی داده‌ها در طول مراحل برنامه‌ریزی و طراحی مستقر شوند. علاوه بر این، این انتقال به یک مدل اتوماسیون موفقیت آمیز خواهد بود اگر تیم ها بتوانند از پلتفرم هایی استفاده کنند که می توانند به طور یکپارچه با پایگاه های داده و سیستم های IT متصل شوند و داده ها را با استفاده از قوانین مهندسی پذیرفته شده برای ایجاد و آزمایش تغییرات در شبکه دستکاری کنند. در نتیجه، تیم‌ها در زمان و انرژی ناشی از اعمال تغییرات دستی در شبکه صرفه‌جویی می‌کنند و فرآیند کارآمدتری را با قدرت پلتفرم‌های هوشمند ایجاد می‌کنند.

رویکرد پلت فرم در مقابل ابزار

یکی دیگر از قطعات انتقالی این پازل، تغییر از یک ابزار به یک رویکرد پلت فرم است. به جای استفاده از یک رویکرد مبتنی بر ابزار و استقرار اتوماسیون به وظایف مستقل و تکراری که به طور سنتی توسط یک مهندس انجام می‌شود، تیم‌ها باید به دنبال پلتفرم‌هایی باشند تا کل فرآیندها را در هم بپیچند و برای تأثیر کل‌نگرتر و دگرگون‌کننده‌تر در عملیات تجاری تلاش کنند. علاوه بر این، استفاده از رویکرد مبتنی بر ابزار اغلب بر پارادایم محوری انسان متکی است – بنابراین، استانداردها توسط الزامات فنی هدایت نمی شوند. بلکه توسط محدودیت های انسانی هدایت می شوند.

در مقابل، یک رویکرد مبتنی بر پلت فرم نشان دهنده یک پارادایم ماشین محور تر است. این پارادایم شامل خودکارسازی کل فرآیند است، نه فقط وظایف فردی. در نتیجه، تیم‌ها این انعطاف‌پذیری را به دست می‌آورند که در زمان بسیار کمتری با منابع کمتر، کارهای بیشتری انجام دهند – واقعاً نوآوری را ممکن می‌سازد.

با بزرگنمایی در کل صنعت، نرخ تغییر در فناوری‌های شبکه در حال افزایش است، زیرا توانایی‌های دیجیتال مطابق با آینده کار تکامل می‌یابند – و ارزش یک مدل پلت‌فرم محور حتی بیشتر می‌شود. با این حال، ایجاد یک پلت فرم اتوماسیون داخلی می تواند هم از نظر هزینه و هم از منظر زمان سنگین باشد. اینجاست که گروه‌های شخص ثالث وارد بازی می‌شوند و منبع جدیدی از پشتیبانی را برای مهندسین با محدودیت زمانی ایجاد می‌کنند. تقویت یک استراتژی متمرکز بر پلت فرم با گروه های شخص ثالث به سازمان ها اجازه می دهد تا از یک فناوری از پیش یکپارچه و از پیش آزمایش شده استفاده کنند و اغلب نیازی به دوره افزایشی ندارند.

گروه‌های شخص ثالث همچنین می‌توانند به‌عنوان منبع واحد پشتیبانی برای مهندسان عمل کنند و به ادغام سریع پلت‌فرم‌ها با طیف وسیعی از سیستم‌ها کمک کنند. بنابراین، با اتخاذ یک رویکرد مبتنی بر پلت فرم بیشتر که شامل همکاری شخص ثالث است، تیم‌ها می‌توانند از محدودیت‌هایی که اغلب ناشی از عملکرد اتوماسیون و قابلیت‌های ناشی از سیستم‌های داخلی خودشان است، اجتناب کنند.

برچسب‌ها: بدون برچسب

دیدگاه ها بسته شده اند.